نامه نگاری مغالطه آمیز مولوی عبدالحمید در حمایت از تروریست ها
تروریستهای
تکفیری مورد اشاره مولوی عبدالحمید، حتی به عالمانی چون «ماموستا
شیخالاسلام» (نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری) و «ماموستا
برهان عالی» نیز رحم نکرده و با به شهادت رساندن این دو بزرگوار ـ که بهحق
از منادیان واقعی وحدت در میان علمای اهل سنت بودند ـ داغ سنگینی بر
دلهای مردم غیور کردستان ـ بویژه اهل سنت ـ گذاشتند.
به گزارش پایگاه 598،
روز گذشته خبری روی سایت رسمی مولوی عبدالحمید (امامجمعه اهل سنت
زاهدان) قرار گرفت که طی آن عنوان شده بود شخص ایشان نامهای رسمی،با
محتوای تقریباً محرمانه به مقام معظم رهبری نوشته است.
این نامه ـ آنطور که سایت مولوی عبدالحمید اذعان داشته است ـ روز پنجشنبه
28 شهریور 1392، به دفتر رهبر معظم انقلاب ارسال شده است. اما آنچه مهم
مینماید و ما را بر آن داشت تا درباره آن سخن بگوییم، محتوا و مضمون
سؤالبرانگیز این نامه است. در ذیل به برخی نکات اشاره میکنیم.
1. نامه مذکور به صورت کامل منتشر نشده است و تنها به خبر ارسال آن و بعض
موارد ـ به زعم خودشان ـ مهم اشاره شده است. طبق آنچه سایت متبوع مولوی
عبدالحمید از محتوای نامه آورده است، آمده: «شرایط جهانی بسیار ملتهب است
و دشمنان قسم خورده اسلام که از اختلاف سود می برند، در صدد بهره برداری
اند.»
درباره «شرایط ملتهب جهانی» باید گفت که همواره جهان آبستن حوادث گوناگون
است اما نکته مهم این است که جهان بیش از التهاب ـ به فرموده رهبر حکیم
انقلاب ـ در آستانه یک پیچ بزرگ تاریخی است و از این رو که بیداری اسلامی
به مثابه مهمترین تحولات دنیای اسلام کل گیتی را تحت تأثیر قرار داده و
انقلاب اسلامی نیز به عنوان خاستگاه این پدیده مبارک آماج همه اظهار
نظرهاست باید با نگاه تیزبینانهتری به قضایا نگاه کرد.
اما اینکه «دشمنان قسمخورده اسلام با بهرهبرداری از اختلاف در این وضعیت
سود میبرند»، بیان صوابی است که باید با همان تحلیل فوق به آن نگریست.
این مهم همواره مورد تأکید شدید ولیامر مسلمین جهان بوده است و پیش از
ایشان نیز حضرت امام خمینی(ره) به عنوان بزرگ منادی وحدت مسلمین، بر بین
امت اسلامی و پرهیز هرگونه اقدامات اختلافانگیز و وحدتشکن پافشاری
میکردند.
2. موضوع اصلی نامه که تقریباً همه سایتهای ضدانقلاب از آن بهرهبرداری
کردهاند و گویا هدف اصلی ایشان از نگارش نامه بوده است، صدور حکم اعدام
26 تن از تروریستهای تکفیری است که دستشان به خون مردم بیگناه اعم از
شیعه و سنی ـ اغلب اهل سنت ـ آلوده است.
در نامه اینچنین آمده است: «اینجانب با اطمینان از درایت و دوراندیشی آن
زعیم عالیقدر و با انگیزه خیرخواهی برای نظام و میهن اسلامی، درخواست
دارم با تدبیر حکیمانه، به هر نحوی که صلاح می دانید از اعدام این افراد
جلوگیری فرمایند؛ زیرا اعدام این جمع اثرات منفی در داخل و خارج کشور بجا
می گذارد.»
در این باره گفتنیهایی است:
الف) این 26 نفر از تروریستهای تکفیری هستند که برایشان سنی و شیعه هیچ
تفاوتی نمیکند و هر کس به آنچه آنها اعتقاد نداشته باشند مهدورالدم و
واجبالقتل شمرده میشوند. جالب آنجاست که تشخیص تمام موضوعات، احراز
عقیده باطل افراد و نیز اجرای حکم به عهده خودشان است و در دم خون فرد
بیگناه را در کوچه و خیابان میریزند.
حال باید پرسید به نظر مولوی عبدالحمید کسانی که جان و ناموس مسلمین
برایشان کمترین ارزشی ندارد و امنیت بلاد مسلمین را به هم میریزند در
منظر شرع و عقل چگونه باید با آنها برخورد کرد؟ آیا غیر از حکم خدا را
باید در مورد آنها اجرا کرد؟
ب) تروریستهای تکفیری مورد اشاره مولوی عبدالحمید، حتی به عالمانی چون
«ماموستا شیخالاسلام» (نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری) و
«ماموستا برهان عالی» نیز رحم نکرده و با به شهادت رساندن این دو بزرگوار ـ
که بهحق از منادیان واقعی وحدت در میان علمای اهل سنت بودند ـ داغ
سنگینی بر دلهای مردم غیور کردستان ـ بویژه اهل سنت ـ گذاشتند. به نظر
مولوی عبدالحمید آیا مردم غیرتمدار کردستان رضایت میدهند کسانی که علاوه
بر ایجاد ناامنی، شهادت علمای دیار آنها را نیز در پرونده خود دارند، با
کمال آسودگی به زندگی نکبتبارشان ادامه دهند.
ج) آنها حتی به محیطبانان زحمتکش
کردستان نیز رحم نکرده و چهار تن از آنان به نامهای «محمود احمدینژاد
،کمالحسین پناهی، معمر مرغوبیو، مسعودعلیخانی» بیهیچ گناهی به شهادت
رساندند.
چ) همانطور که گفته شد وهابیون تکفیری نه
شیعه هستند و نه سنی و همچنین در کشتن این دو هیچ فرقی قائل نمیشوند.
آیا رساندن این افراد به جزایشان، در راستای تحکیم وحدت و حفظ دماء مسلمین
نیست؟ آیا تغییر عنوان «تروریستها و تکفیریون» به «زندانیان اهل سنت» یک
مغالطه نامیمون نیست که دقیقاً همان دشمنان قسمخورده اسلام و
اختلافانگیزان از آن شود خواهند برد؟
د) باید یادآور شد پیش از این نیز چنین اظهار نظرهای عجولانه و بیاساس را
ـ که ناشی از بیاطلاعی یا اطلاعات غلط است ـ از ایشان دیده بودیم و
توصیه میکنیم با توجه به شأن و جایگاه ایشان بیش از پیش بر اظهاراتشان
دقت کنند.
ه) تقریباً اکثر قریب به اتفاق افراد مد نظر جناب مولوی عبدالحمید به علت
اعترافات خودشان نسبت به قتلهای انجامداده، دارای شاکیان خصوصی هستند
که این امر وضعیت را ورای همه مطالب فوق شدیدتر و جدیتر میکند.
و بالأخره باید گفت که دشمنان قسمخورده اسلام مترصد چنین بهانههایی
هستند تا ازین رهگذر در جهت تشدید اختلافات طرفی ببندند و مولوی عبدالحمید
نیز به جای محکوم کردن قاتلین مردم ـ که قاطبه آنها اهل سنتند ـ دقیقاً
عکس نظر مطروحه خودشان بهترین دستاویز را در اختیار آنها قرار میدهند.